ترجمیک | دیکشنری تخصصی | معنی come off به فارسی

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی come off در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک

۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]

جدا شدن

۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]

تحقق یافتن، وقوع یافتن

۰
[General]
[... عمومی ...]

ور آمدن

۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]

شل شدن

معنی come off, معنی رخوث خبب, معنی come off, معنی اصطلاح come off, معادل come off, come off چی میشه؟, come off یعنی چی؟, come off synonym, come off definition,

معنی ashen, ترجمه ashen به فارسی, معنی catch, ترجمه catch به فارسی, معنی هم رسوبی کربنات سدیم, ترجمه هم رسوبی کربنات سدیم به انگلیسی, معنی دسته‌ سرایندگان‌، کر، بصورت‌ دسته‌ جمعی‌ سرود خواندن هم‌ سرایان‌ , ترجمه دسته‌ سرایندگان‌، کر، بصورت‌ دسته‌ جمعی‌ سرود خواندن هم‌ سرایان‌ به انگلیسی, ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی، ترجمه مقالات انگلیسی